موضع تهاجمی در تهاجم فرهنگی

غرب، با توجه به قدرت رسانه‌‌ای اش، توانسته است در کل دنیا، فرهنگ اباحه‌گری لیبرالیسم را اشاعه دهد و کاری کند که بسیاری از اندیشمندان کشورهای دیگر، در مقابل چنین چیزی، رویکردهای انفعالی به خود بگیرند

غرب، با توجه به قدرت رسانه‌‌ای اش، توانسته است در کل دنیا، فرهنگ اباحه‌گری لیبرالیسم را اشاعه دهد و کاری کند که بسیاری از اندیشمندان کشورهای دیگر، در مقابل چنین چیزی، رویکردهای انفعالی به خود بگیرند

متن خبر

  یادداشت از: محمدرضا انیسی آرانی غرب، با توجه به قدرت رسانه‌‌ای اش، توانسته است در کل دنیا، فرهنگ اباحه‌گری لیبرالیسم را اشاعه دهد و کاری کند که بسیاری از اندیشمندان کشورهای دیگر، در مقابل چنین چیزی، رویکردهای انفعالی به خود بگیرند. این مواضع در دو سه دهه‌ی اخیر با گسترش رسانه‌های جهانی و سلطه‌ی رسانه‌‌ای غرب، بسیار چشم‌گیرتر شده است و کار به جایی رسیده است که بسیاری از کشورهای جهان، فرهنگ اصیل خود را از دست بدهند و به راحتی به لیبرالیسم فرهنگی و اقتصادی تن دهند. آن چنان که اگر در جهان بگردیم، کمتر فرهنگی یافت می‌شود که اصالت خود را حفظ کرده و در مقابل غرب، حرفی برای گفتن داشته باشد. غربزدگی و انفعال در برابر غرب در ایران، غربزدگی که از همان ابتدا با روشنفکری هم‌زاد بوده است، نمونه‌‌ای از رویکردهای انفعالی در مقابل غرب است. از همان روزهای اولی که پای ایرانی‌ها به فرنگ باز شد و متمولان و درباریان قاجاری به اروپا رفتند، این ذهنیت در آنان شکل گرفت که تنها راه پیشرفت، کنار گذاشتن دین و رها کردن فرهنگ اصیل ایرانی‌اسلامی و «غربی شدن» است.البته این رویکرد، طیف‌های مختلفی را در بر می‌گیرد. از دیدگاه‌های افراطی در این رویکرد مواجهه با غرب، همان چیزی است که در برخی سیاستمداران قاجاری و پهلوی وجود داشت: غربی کردن تمام وجود مردم که کشف حجاب از اثرات آن بود. تعامل اجتناب‌ناپذیر فرهنگ‌ها در سالیان اخیر تهاجم بر ضد فرهنگ اصیل ایرانِ اسلامی از سوی غرب، رنگ و بوی شدیدتری گرفته است.به همین خاطر در میان روشنفکران ایرانی، خصوصا روشنفکران بعد از انقلاب، بحث‌های گسترده‌‌ای درباره‌ی نحوه‌ی مواجهه با غرب و برخورد با این تمدن عظیم و سلطه‌ی جهانی آن صورت گرفته است. چیزی که در این مورد انکارناپذیر است، ناگزیر بودن هر فرهنگ در تعامل با دیگر فرهنگ‌هاست. در دنیای امروز، نمی‌توان جامعه را در جایی محصور و او را از دنیا جدا کرد. بنابراین باید رویکردی را برای این تعامل اجتناب ناپذیر یافت. تعامل یا تهاجم در مورد تهاجم فرهنگی، آن چیزی که می‌تواند مورد توجه قرار گیرد، معرفی انحراف، در قالب الفاظ و نمایش‌های موجه و جذاب است... و مشکل اصلی فرهنگ‌های اصیل با غرب، همین است. مثلا غرب، انسان را به منفعت‌طلبی و خودخواهی می‌کشاند و دنیا را در نگاه او همه چیز می‌نمایاند و این انحراف را، با دروغ و ظاهرسازی، صحیح نمایش می‌دهد. در این جاست که تعامل فرهنگی با غرب، رنگ تهاجم به خود می‌گیرد و باورهای اصیل و ریشه‌دار به نحوی متزورانه، دستخوش انحراف می‌شود. اما اکنون که غرب با این دستگاه‌های عظیم به تهاجم فرهنگی دست زده است و به دنبال غلبه بر تمام فرهنگ‌ها و جهانی سازی فرهنگی و اقتصادی است، ما چگونه باید رفتار کنیم تا اصالت و هویت خود را حفظ کنیم. تهاجم در مقابل تهاجم در این جا، آن چیزی که مدنظر است، موضع تهاجمی در مقابل تهاجم غرب است. در واقع در مقابل دشمنی که با دستگاه‌ها و سلاح‌های عظیم در مقابل ما صف‌آرایی کرده است، نمی‌توان به زبان دفاع و تسلیم سخن گفت. اگر این گونه باشد، به نرمی و آهستگی، سنگرها یکی‌یکی در غفلت ما از دست می‌رود و ما زمانی به خود می‌آییم که همه چیز از دست رفته باشد و وقت برای هیچ کاری نباشد. در مقابل تهاجم فرهنگی، موضع نرم و شعارهای «خیرخواهانه» کاربردی ندارد. اگر در «جنگ نرم» هستیم، راهکارهای جنگی نیاز است، نه فعالیت‌های انفعالی. از این رو نباید فریب نظریات پر زرق و برق غربیان را خورد. چون علی‌رغم آن که برای آن فلسفه‌ها می‌بافند و کتاب‌ها می‌نویسند و کرسی‌های علمی اختصاص می‌دهند، در عمل، هرگز آن را عملینمی‌کنند و فقط آن را دستاویزی می‌کنند برای عقب نگه داشتن ذهن‌های تابع غرب. شاید در دنیای امروز دیگر شکی برای کسی نمانده باشد که «حقوق بشر» یا «هنر برای هنر»، فقط شعارهایی رنگ و رو رفته است که حتی خود غربیان نیز آن‌ها را هیچ می‌انگارند. ولی باز هم در کشورهای دیگر، کسانی پیدا می‌شوند که برای گرفتن ژست‌های روشنفکرانه و گفتن حرف‌های ساختارشکنانه، به این ساختارهای تهی انتزاعی دست می‌یازند. حمله به پایه‌های باورهای غربی به هر حال، اکنون که در فضای جنگ و جدال هستیم، باید به غرب هجوم ببریم و با آن به صورت تهاجمی رفتار کنیم. ما با وجود سرمایه‌های عظیم تاریخی و اعتقادی خود، می‌توانیم پایه‌های ایدئولوژی غرب را متزلزل کنیم و آن را از درون فروپاشیم. می‌توانیم چیزهایی را که غرب برای خود هنر می‌داند و به آن‌ها افتخار می‌کند، مورد بحث قرار دهیم و به جای تسلیم شدن در برابر آن، ماهیت و واقعیت آن را به رخ جهان بکشیم و پوچی آن را نشان دهیم.دنیاگرایی و منفعت‌طلبی، که اصلی‌ترین و ریشه‌‌ای‌ترین پایه‌ی ایدئولوژی غربی است، با اندکی روشنگری، به راحتی فرو می‌ریزد و رسانه‌ها و دستگاه‌های تبلیغاتی، می‌توانند با عرضه‌ی فرهنگ صحیح اسلامی، تمام جهان را از ظلمت فرهنگ منحط غرب خالی و از نور اسلام و حقیقت پر کنند.

برچسب‌ها

تاریخ آخرین تغییر
پنجشنبه, اردیبهشت 2, 1400 - 21:23
کد خبر: 8431

https://tavoosebehesht.ir/node/8431

افزودن دیدگاه جدید