کدام جشنواره، کدام سینما، کدام فجر؟

 سوال اساسی این جاست که سی و سه سال زندگی سیمرغ سینمای ایران، چه آثاری در پیشبرد اهداف انقلاب داشته و کدام افق‌ها را نشانه گرفته است

 سوال اساسی این جاست که سی و سه سال زندگی سیمرغ سینمای ایران، چه آثاری در پیشبرد اهداف انقلاب داشته و کدام افق‌ها را نشانه گرفته است

متن خبر

یادداشتی از :محمد رضا انیسی آرانی       سی و سومین جشنواره‌ی فیلم فجر، از 12 بهمن ماه سال جاری آغاز شده است و قرار است اختتامیه‌ی آن در سالروز پیروزی انقلاب اسلامی برگزار شود. اما سوال اساسی این جاست که سی و سه سال زندگی سیمرغ سینمای ایران، چه آثاری در پیشبرد اهداف انقلاب داشته و کدام افق‌ها را نشانه گرفته است. هر تمدن در مسیر پیشرفت خود، لاجرم ابزاری را در اختیار می‌گیرد و از آن‌ها برای تعالی خود استفاده می‌کند. هنر یکی از این ابزارهاست که بدون استثنا در تمام تمدن‌ها می‌توان نوعی از آن را یافت. نکته این جاست که چون هنر زاده‌ی تمدن و در خدمت تمدن است، طوری شکل می‌گیرد که بتواند بیشترین خدمت را به اهداف و شعارهای آن داشته باشد. از این روست که مثلا در تمدن اسلامی معماری اسلامی به عنوان بارزترین هنر رشد پیدا کرده و در غرب، هنری به نام سینما و سایر هنرهای وابسته به آن اوج گرفته است. تا جایی که امروز با ابزارهایی که در اختیار هنرمندان هست، همه نوع خلقتی منطبق بر خیال آن‌ها، قابل اجراست. جلوه‌های بصری و ویژه، در «قبله‌گاه» سینمای امروز، همه‌ی آن چه را که سینماگر می‌خواهد در اختیار او قرار می‌دهد و یک کشتی غول‌پیکر را به درون بدن انسان می‌فرستد یا جهان‌هایی خیالی می‌آفریند و به جان هم می‌اندازد. تمدن مبتنی بر خیال غرب از همان ابتدا تمدن خود را روی خیال استوار کرد. اومانیسم و سکولاریسم حاکم بر اندیشه‌های بنیان‌گذاران پایه‌های تمدنی و فکری غرب، باعث شد ارضای شهوت و خیال در راس دستورالعمل‌های زندگی مردم قرار بگیرد و همگان، از سیاستمداران تا اقتصاددانان به دنبال تحقق این هدف به راه بیافتند. از این رو بود که هنرهای نمایشی که اصولا با خیال و شهوت آدمی در ارتباط بود، رشد کرد و هنرمندان به عنوان «نخبگان» جامعه مطرح و برای پدیده‌ای به نام «مُد»، که هسته‌ی سبک زندگی مدرن مبتنی بر تمدن غرب است، پیاده نظام اصلی شدند. با این اوصاف، بدیهی است که در تمدن اسلامی، هرگز چیزهایی مثل هنرهای نمایشی، تا این حد پیشرفت نمی‌کردند. تمدن اسلامی قوه‌ی خیال را محترم می‌شمارد و برای آن هم برنامه دارد، منتها این طور نیست که تمام هدف او، ارضای این قوه باشد. حتی گاهی هم که با شبیه‌سازی و «شبیه‌بازی» لحظاتی از زندگی مردم را به خود اختصاص می‌داد، در جهت اهداف متعالی مدنظر خود از آن بهره می‌گرفت، نه صرفا لذت بردن و «مشغول شدن». با سینما چه کنیم؟ اما امروز که سینما به عنوان یک پدیده‌ی جدید در جهان مطرح و تا این حد بزرگ شده است، نحوه‌ی مقابله و تعامل با آن چگونه باید باشد؟ آیا باید آن را طرد کرد و از آن گریخت یا چاره‌ای جز هم‌آهنگی با آن وجود ندارد؟ در مجموع، آیا می‌توان با توجه به خاستگاه‌های سینما، آن را طوری جهت و شکل داد که منطبق بر خواسته‌های تمدن اسلامی شود و ما را برای تحقق اهداف «انقلابی» یاری کند؟ مرکب چموش قبل از این که به چنین سوالاتی پاسخ دهیم، باید جواب یک پرسش اساسی را روشن کنیم: آیا سینما عنصری خنثاست که ما هر گونه که بخواهیم می‌توانیم از آن بهره ببریم؟ آن چه به نظر می‌رسد این است که سینما، مثل هر پدیده‌ی دیگری، خنثا نیست. لاجرم نمی‌توانیم آن را به هر جایی که می‌خواهیم هدایت کنیم و حداکثر، این ابزار تا جایی ما را به هدف نزدیک می‌کند. در جریان حرکت انقلاب اسلامی نیز، باید در یاد داشته باشیم که مرکب سینما، رام و خاموش نیست و اگر روی آن تکیه کنیم، ممکن است چموش شود و ما را از هدف غافل کند. سینما برای تمدنی می‌تواند مفید باشد که اصل و پایه‌ی خود را بر خیال و شهوت قرار داده باشد. در غیر این صورت تا جایی برای آن مفید خواهد بود.   سینماگران زره‌پوش با این اوصاف، همین سینمای غیر خنثا نیز با وجود یک زره محکم از ایمان می‌تواند در جهت اهداف انقلاب خدمت‌رسانی کند. در غیر این صورت، سینماگران هر روز بیشتر در گرداب هنر پردامنه و قدرتمند غرب فرو خواهند رفت. همان طور که اکنون نیز جشنواره‌ای که به عنوان انقلاب اسلامی و دقیقا در روزهای مصادف با سالروز پیروزی آن برگزار می‌شود، نمایشگاهی از غرب زدگی و خودباختگی خواهد شد. جشنواره‌ی امسال نیز این باور را به اثبات می‌رساند که هنرمندان، در مقابل همتایان غربی خود هر چه بیشتر احساس ضعف می‌کنند و از همه لحاظ، چه از نظر مضمون و محتوا و چه از نظر ساختارهای فنی، سعی دارند منطبق و پیرو آن‌ها باشند. از این رو به جای آن که ظرفیت‌های انقلاب و اسلام را با ابزار سینما به دیگران نشان دهند، سعی می‌کنند به موضوعاتی که غربیان آن‌ها را برای ساخت فیلم‌های خود دستاویز می‌کنند، متوسل شوند. نیروهای خودی در این اوضاع، که هم غرب با تکنیک‌های سینمایی خود حضوری عمیق و پرتوان در این عرصه دارد، متکی شدن به هنرمندانی که قبله‌ی خود را در غرب می‌بینند، مشکلی را حل نمی‌کند، بلکه بر مشکلات می‌افزاید. راه چاره برای بهره بردن از ابزاری به نام سینما و استفاده از آن در جهت پیشبرد اهداف انقلاب اسلامی، تقویت کسانی است که از روی دغدغه و جوشش درونی به این عرصه وارد می‌شوند، نه برای خودنمایی و کسب شهرت.

تاریخ آخرین تغییر
پنجشنبه, اردیبهشت 2, 1400 - 21:09
کد خبر: 7101

https://tavoosebehesht.ir/node/7101

افزودن دیدگاه جدید