شعر/ این نامه را بر آستان خواهر آوردم

حجت الاسلام محمدحسین انصاری نژاد از شاعران کشورمان به مناسبت میلاد حضرت فاطمه معصومه(س) قصیده ای نذر آن حضرت سروده است. این شعر به شرح زیر است:

حجت الاسلام محمدحسین انصاری نژاد از شاعران کشورمان به مناسبت میلاد حضرت فاطمه معصومه(س) قصیده ای نذر آن حضرت سروده است. این شعر به شرح زیر است:

متن خبر

  چون شاخه‌هایی در هم این شعر تر آوردم از بید مجنون‌های باغ قمصر آوردم دستی شمیم بیدمشک تازه با خود داشت این چند برگ خشک، لای دفتر آوردم بی تابی نیلوفران در باد،دیدن داشت با باد رفتم تا کجاها سر در آوردم در روشنای چشمه آنجا چای دم کردم یا استکانی از شراب خلر آوردم پای کدامین صخره با تو درد دل کردم؟ پای کدامین صخره، شعری دیگر آوردم؟ پیچیدم از آنجا تمام جاده ی قم را جای گلاب این اشک‌های پرپر آوردم در گردباد بی ترحم سخت پیچیدم پیچیدم و این گونه کفرش را در آوردم از چلچراغ گنبدش دستی تکان می‌داد با گریه شعری تازه را پشت در آوردم از حضرت شاه چراغ ای ابر می‌بینی این نامه را بر آستان خواهر آوردم بر روی دست آوردم این شور معطر را از کوچه باغ قمصر این برگ و برآوردم چون کودکی معصوم در پای ضریح آن گاه یاد از غروب چشم‌های مادر آوردم در جاده هم چشمم زیارت نامه سر می‌داد از جاده تا گلدسته چشمان تر آوردم شب بود و دیدم استجابت‌های گیسویی تا رو به این خاک شقایق پرور آوردم چشمم بر اوراق زیارت نامه بود اما دست از مدار کهکشان آن سوتر آوردم حس کرده‌ام بال کبوترهای گنبد را در حسرت پروازشان مشتی پر آوردم از چشم زخم روزگار آسوده‌ام بانو! تا از تو حرزی خاصه بر انگشتر آوردم چیزی شبیه یک سفرنامه است شعر من این تحفه را در شامگاه آخر آوردم

برچسب‌ها

تاریخ آخرین تغییر
پنجشنبه, اردیبهشت 2, 1400 - 21:19
کد خبر: 8128

https://tavoosebehesht.ir/node/8128

افزودن دیدگاه جدید