خطر سينمای بدنه

در این فیلم‌ها که کار اصلی آن، هنجارشکنی به بهانه‌ی طنز و هدف اصلی آن ترویج باورهای غلط مبتنی بر جهان‌بینی‌های منحرف غربی‌ست انحرافات آشکاری وجود دارد که جای هیچ توجیهی برای مسئولان امر نمی‌گذارد.

در این فیلم‌ها که کار اصلی آن، هنجارشکنی به بهانه‌ی طنز و هدف اصلی آن ترویج باورهای غلط مبتنی بر جهان‌بینی‌های منحرف غربی‌ست انحرافات آشکاری وجود دارد که جای هیچ توجیهی برای مسئولان امر نمی‌گذارد.

متن خبر

  یادداشتی از: محمد رضا انيسی آرانی از دو جنبه می توان در مورد خطر سینمای بدنه بیمناک بود؛ نخست این که هزینه‌های بسیاری در راه تولید این فیلم‌های گیشه‌ای و "بساز و بفروش" صرف می‌شود که اگر با تدبیر درست از اتلاف آن‌ها جلوگیری شود و در راه‌های صحیح به مصرف برسد می‌توان امیدوار بود گام‌های بزرگی در راستای اعتلای فرهنگ عمومی جامعه برداشته شود. جنبه‌ی دوم که خطر آن بسیار حادتر و مضمن‌ترست مربوط به بعد فرهنگی این آفت‌است. جدی بودن این مشکل را باید از نفوذ آن در میان اقشار جامعه فهمید. در چند سال گذشته شرکت‌های عریض و طویلی برای اشاعه‌ی باورهای حاکم بر این گونه فیلم‌ها شکل گرفته است که باعث خارج شدن آن از لیست سرگرمی قشری خاص و راه یابی آن به خانه‌های مردم، به اسم تفریح و پرکردن اوقات فراغت شده است. در این فیلم‌ها که کار اصلی آن، هنجارشکنی به بهانه‌ی طنز و هدف اصلی آن ترویج باورهای غلط مبتنی بر جهان‌بینی‌های منحرف غربی‌ست انحرافات آشکاری وجود دارد که جای هیچ توجیهی برای مسئولان امر نمی‌گذارد. کارهایی مثل خشن و بی‌احساس نشان دادن دین‌داری با معرفی افرادی خشن که متظاهر به دین‌ند، اشاعه‌ی باورهای نادرست مانند باورهای فمینیستی و پوچ‌گرایی که تخریب‌کننده‌ی باورهای پیشین و اصیل مبتنی بر بینش عمیق مردم است، ارائه‌ی تعریف‌های غلط از مفاهیم رایج در میان مردم، استهزای باورهای اصیلی همچون غیرت، تلاش برای بی‌ارزش کردن القاب و نمادهای دینی مانند حجاب با نشان دادن آن‌ها به عنوان مظاهر عقب‌ماندگی و فلاکت، ریایی و دروغین نشان دادن دین‌داری، اشاعه‌ی دین‌داری‌های انحرافی (مثلا بلافاصله پس از یک موسیقی مستهجن و صحنه‌های رقاصی صدای اذان پخش می‌شود و بازیگر رقاص به مسجد می‌رود!)، شکستن قبح گناهان بزرگی مانند شراب‌خواری و زناکاری و ترویج بددهنی تا جایی که بسیاری از آن فیلم‌ها را نمی‌توان با خانواده تماشا کرد، توهین به بزرگ‌ترها و خصوصا پدر و مادرها و نشان دادن آن ها به عنوان انسان‌های همیشه خطاکار و مخالف خوشبختی جوانان و وجهه دادن به بی‌احترامی و مخالفت با آن‌ها از این راه، ترویج عشق‌های کاذب و موجه نشان دادن آن با تاکید بر قانونی بودن روابط افراطی دختر و پسر، معرفی قهرمانانی که رقاص و لاابالی و هرزه هستند، الگوسازی‌های غلط برای جوانان و... . علاوه بر این‌ها، این فیلم‌ها ارزش هنری پایین و اکثرا داستان‌هایی هم‌شکل و باورناپذیر دارند و به جای عملکرد هنری، چیزی که ملاک انتخاب بازیگر است زیبایی ظاهری و جذابیت برای مخاطب است. بازیگران این گونه فیلم‌ها اصولا به فساد شهره‌اند و اگر بازی در این فیلم‌ها نبود بیکار می شدند! بازیگران این فیلم‌ها همیشه یکسان‌ند و فقط ظاهر و اطوارهای آن‌ها تغییر می‌کند. اگر به دقت در ساختمان تولید این فیلم‌ها و دست‌های پشت پرده‌ی ساخت و پخش آن‌ها نگاه کنیم متوجه شبکه‌ی مافیایی عظیمی می‌شویم که حتی در بدنه‌ی سازمان‌های فرهنگی کشور نیز رسوخ پیدا کرده‌اند تا تهاجم فرهنگی را محقق کنند. اگر جز این است چگونه می‌توان صرف بودجه‌های هنگفت دولتی را برای ساخت فیلم‌هایی که پس از تولید از اکران آن‌ها جلوگیری می‌شود، توجیه کرد؟ یا چگونه ممکن است بپذیریم هم‌نوایی و حرکت موبه‌موی جریان حاکم بر این فیلم‌ها با خط‌دهی‌های خارجی، تصادفی‌ست؟ مشکل عمیق‌تر رسوخ این‌گونه فیلم‌ها و تفکر حاکم بر آن به صدا و سیماست. تا جایی که گاهی در اشاعه‌ی فحشا، برخی از سریال‌های تلویزیون از آن فیلم‌های فاسد پیشی می‌گیرند که با توجه به مخاطبان گسترده‌تر این رسانه و لزوم وجود نظارت قوی‌تر و ناظران آگاه‌تر می‌توان به راحتی پی برد که خطری جدی‌تر در کمین است. آن چه تعجب‌برانگیز و دردناک‌ست غفلت مسئولان ما در برابر این شبکه‌ی منسجم و ریشه‌دار تهاجم فرهنگی‌ و حتی از آن دردناک‌تر همراهی برخی از آنان با این جریان‌است، تا جایی که برای پاسخ به چرایی وضع فجیع موجود در این فیلم‌ها به توجیه و حمایت دست می‌زنند.  راه حل رفع این مشکل، چیدن مراتب نظارتی صحیح و رفتار اصولی در برابر این آفت است. مسئولان باید با آگاهی مسئول شوند و بدانند در کجا کار می‌کنند و فلسفه وجود آن‌ها در آن پست‌ها چیست. اگر چنین باشد دیگر در میان متولیان سینمای کشور کسی پیدا نمی‌شود که به "سینما نرفتن" مباهات کند.

تاریخ آخرین تغییر
پنجشنبه, اردیبهشت 2, 1400 - 21:21
کد خبر: 8240

https://tavoosebehesht.ir/node/8240

افزودن دیدگاه جدید