ذبح عظیم

<p>آیا تنها نخبه ی حجازی موافق قیام امام حسین(ع) را می شناسید؟ نکته؛ به نظر شما چرا می بایست دشمنی هم چون عبداله بن زبیر موافق حرکت امام به کوفه و قیام ایشان بوده باشد؟ دشمنی عبدالله بن زبير به اهل بیت و جریان هاشمي علوي چنان شدید بود که چندین بار قصد سوزاندن آنان را کرد(1)  و نام پیامبر(ص) را از روی منابر انداخت و گفتن نام مبارک رسول خدا(ص) را هنگام خطبه خواندن ممنوع کرد. به عبدالله بن زبير گفته شد چرا درود بر رسول خدا (ص) را ترك كردى؟ گفت زيرا رسول خدا (ص) خاندان بدى دارد، كه وقتى نام او برده شود، گردنكشى مىكنند و وقتى نام او را مىشنوند سر خود را بالا مىگيرند.
متن خبر

آیا تنها نخبه ی حجازی موافق قیام امام حسین(ع) را می شناسید؟ نکته؛ به نظر شما چرا می بایست دشمنی هم چون عبداله بن زبیر موافق حرکت امام به کوفه و قیام ایشان بوده باشد؟ دشمنی عبدالله بن زبير به اهل بیت و جریان هاشمي علوي چنان شدید بود که چندین بار قصد سوزاندن آنان را کرد(1)  و نام پیامبر(ص) را از روی منابر انداخت و گفتن نام مبارک رسول خدا(ص) را هنگام خطبه خواندن ممنوع کرد. به عبدالله بن زبير گفته شد چرا درود بر رسول خدا (ص) را ترك كردى؟ گفت زيرا رسول خدا (ص) خاندان بدى دارد، كه وقتى نام او برده شود، گردنكشى مىكنند و وقتى نام او را مىشنوند سر خود را بالا مىگيرند. (2) ابن منتشر مىگويد در زمان عبدالله بن زبير به مكه رفتم... او بدبينى خود را نسبت به بنىهاشم آشكار كرد، و درود بر رسول خدا (ص) را به خاطر آنها ترك كرد.(3)  لذا جریان زبیری به عنوان جریانی مخالف و معاند با جریان هاشمی شناخته شده بود. عبدالله بن زبير گفت: من بغض شما اهل بيت را 40 سال است پنهان كردهام.(4) نظر ابن زبیر متفاوت از بقیه بود؛ دیدگاه فریب¬کارانه و مزورانه ی او که رسیدن به قدرت و جایگاه بالاتر بود، با وجود حضور حسین بن علی، هرگز برایش فراهم نمی¬شد. او امام حسین(ع) را ترغیب به حرکتِ به سمت کوفه کرد و عنوان می¬کرد که اگر من هم این تعداد نیرو و طرفدار می¬داشتم یک لحظه درنگ نمی-کردم و به سوی آنان می¬شتافتم. امام و ابن عباس به خطر و حیله او اشاره کردند. (5) وقتى امام حسين (ع)، در زمان يزيد، مدينه را ترك كرده و به مكه آمدند، تمامى نظرها از عبدالله بن زبير كه در مكه بود، به آن حضرت معطوف شد، و ديگر كسى توجهى به عبدالله بن زبير نمىكرد اما با بيرون رفتن آن حضرت از مكه، عبدالله بن زبير خوشحال شد، ذهبى نقل كرده كه حسين به ابن عباس گفت: اگر در فلان جا كشته شوم، براى من دوست داشتنىتر است از اينكه مكه به سبب من مورد تعرض قرار گيرد. ابن عباس گريست و گفت با اين كار خود چشم ابن زبير را روشن كردى، سپس عبدالله بن عباس از نزد حسين بيرون رفت در حالي كه عصبانى بود و ابن زبير نيز در كنار در بود، وقتى او را ديد گفت اى ابن زبير، چيزى كه دوست داشتى انجام شد. حسين از مكه بيرون مىرود و تو را در حجاز مىگذارد؛ اى پرنده در منطقه معمر، آسمان براى تو خالى شد، ديگر به راحتى تخم بگذار و رشد كن.(6) نتیجه؛ از این رو منابع، از موافقت عبدالله بن زبیر با این حرکت خبر داده اند، چون عرصه با رفتن حسین(ع) برای حضور مقتدر او فراهم می¬آمد و اما نکته مهم و کلیدی آنکه ، آنچه باعث  و موجب تمایز و ترس  و البته برتری بلامنازع امام حسین(ع) از سایر بزرگان و نخبگان دوران خود شده بود، تحلیل و بررسی شود... [1] . شمس الدین ذهبي شافعي، همان، ج4، ص117، تحقيق: شعيب الأرناؤوط. [2] . ابن واضح يعقوبي، همان، ج2، ص261. [3] . احمد بن یحیی بلاذري، همان، ج2، ص190، طبق برنامه الجامع الكبير. [4] . فقال ابن الزبير: إني لأكتم بغضكم أهْلَ هذا البيت منذ أربعين سنة؛ علی بن حسین بن علی مسعودي، همان، ج1، ص382، طبق برنامه الجامع الكبير. [5] . ابو جعفرمحمد بن الحسن، صفار، بصائر الدرجات، تهران، منشورات الأعلمی،1404ه ق، ص 501. [6] . «فقال له الحسين لأن أقتل بمكان كذا وكذا أحب إلي أن تستحل بي» يعني مكة قال فبكى ابن عباس وقال أقررت عين ابن الزبير وكان ابن عباس يقول...؛ شمس الدین الذهبي الشافعي، همان، ج3، ص293،.   پژوهشگر: وحید متشکر   انتهای پیام/14

تاریخ آخرین تغییر
پنجشنبه, اردیبهشت 2, 1400 - 18:55
کد خبر: 5279

https://tavoosebehesht.ir/node/5279

افزودن دیدگاه جدید