دايره تنگ ايرانيت
در تبليغات رسانهاي هر كشوري انبوهي از اين افتخارات تو خالي ديده ميشود كه از منظر خارجيها كاملا مضحك و گاهي تهوعآور است. در حقيقت هر كشوري كه بيشتر بر روي مليگرايي تأكيد كند مانند آنچه در مورد انسان مغرور و خودپسند آمده از ديگر دورتر شده و تنها تر ميشود. ياداشت از :حسين حسيني دوستاني كه به كشورهاي خارجي سفر كرده باشند يا اينكه در مورد كشورهاي ديگر مطالعه داشتهاند، به راحتي درك ميكنند كه هر كشوري براي خود داستانها، افسانهها و استدلالهايي در جهت افتخار و برتري خود دارد. حتي اين برتري جويي در مورد شهرهاي يك كشور و محلههاي يك شهر نيز وجود دارد. در يك برنامه تلويزيوني كه در مورد يك كشور يا يك شهر نه چندان معروف كه اسمش خاطرم نيست افسانهاي از اين ملت در مورد خودشان نقل ميشد. اين مردم ميگويند وقتي خدا زمين را خلق كرد قسمتهاي مختلف را بين مردم تقسيم كرد و همه به سراغ كشور يا شهر خود رفتند و خدا خيالش از تقسيم راحتشد. ناگهان يك پسر كوچولويي صدا زد كه واي پدر (خدا) من رو جا گذاشتي!. بعد خدا ميگويد اوه پسرم تو جا موندي!، بيا! اين تكه زميني كه براي خودم برداشتم را به تو ميدهم و اين مردم به اين صورت خود را وارث زمين برگزيده خدا ميشوند!!. در تبليغات رسانهاي هر كشوري انبوهي از اين افتخارات تو خالي ديده ميشود كه از منظر خارجيها كاملا مضحك و گاهي تهوعآور است. در حقيقت هر كشوري كه بيشتر بر روي مليگرايي تأكيد كند مانند آنچه در مورد انسان مغرور و خودپسند آمده از ديگر دورتر شده و تنها تر ميشود. خداوند در سوره تكاثر وقتي قبائل عرب بر يكديگر اعلام برتري ميكردند ميفرمايد:الهكم التكاثر* حتي زرتم المقابر* تفاخر و تكاثر شما را به خود مشغول داشته (و از خدا غافل كرده ). ا آنجا كه زيارت قبرها رفتيد (و قبور مردگان خود را برشمرديد) تكاثر آيه 1 و 2.حال از اين زاويه به بحث مكتب ايراني و منشور كورش و اين دست مسائل نگاه كنيد. ايران اگر در جهان آبرويي دارد به بركت انقلاب اسلامي و به بركت حركت مبتني بر دين امام (ره) و به مدد ايستادگي در برابر استكبار بوده است. اگر آقاي احمدي نژاد مانند ديگر رئيس جمهورهاي كشور در هر جايي كه ميرفت و ميرود مورد استقبال عموم قرار ميگيرد اين به دليل مرزهاي جغرافيايي فوق العاده ما نيست بلكه به دليل مواضع شجاعانه ايشان در برابر آمريكا و غرب بوده است و امروز هر كسي اين پرچم را در دنيا بلند كند محبوب ميشود مانند سيد حسن نصرالله. اگر ما بخواهيم كه رهبري جهان اسلام و در واقع رهبري جهان ضد استكبار را در دست داشته باشيم پرداختن به مسئله ايرانيت حماقت محض است. براي نمونه شما وقتي تبليغات مليگرايانۀ كشورهاي عربي را ببينيد، حالت تهوع و انزجار به شما دست ميدهد. دقيقا ديگران هم چنين حسي را در مورد تبليغات مليگرايانه ما دارند. با پرداختن به مليت ما خود را از رهبري جهان اسلام به دايره تنگ كشور محدود خواهيم كرد. مسئله ديگر كه قابل توجه است اينكه ما به جاي اين تبليغات مليگرايانه به فكر كشورهاي جدا شده از ايران نيستيم. به عنوان نمونه بحرين تا سال 1348 جزء ايران بوده و اكثريت مردم آن شيعه هستند و خود را ايراني ميدانند و در تظاهرات خود عكس حضرت آقا را به عنوان رهبر در دست ميگيرند؛ در حالي كه حاكمان سني اين كشور براي تضعيف شيعه در حال انتقال جمعيت اهل سنت از ساير كشورها به اين كشور هستند معلوم نيست كه در اينجا عرق ايراني ما كجا رفته؟!. همين مسئله در مورد كشورهاي آذربايجان، ارمنستان، ازبكستان، افغانستان و ديگر پارههاي ايران مطرح است اما اينكه چه كسي بايد بازگشت آنها را پيگيري كند در هياهوي منشور كورش و مكتب ايراني گم است.
https://tavoosebehesht.ir/node/6565
افزودن دیدگاه جدید