مجموعه با این ستاره ها به مناسبت سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی در پایگاه اطلاع رسانی طاووس بهشت منتشر می شود و به به بیان زندگی نامه شهدای انقلاب اسلامی در آران وبیدگل می پردازد.               زندگی نامه شهید رحمت الله روحانی یزدلی  رحمت الله روحانی یزدلی در سال 1331 در یکی از روستاهای دامنه کویر به نام یزدل در خانواده ای متدین و پرهیزکار دیده به جهان گشود. در روستایی که دارای مردمان مسلمان و متعهد بوده و هست.وی در سن هفت سالگی پای به محیط علم و دانش گذاشت و دوران ابتدایی را در روستا گذراند و پس از آن به کاشان عزیمت نمود و در یکی از کارخانه های این شهر در بخش خیاطی مشغول به کار شد و شب ها برای ادامه تحصیل به مدرسه می رفت.شهید روحانی در سال 1351 به استخدام ایستگاه راه آهن کاشان درآمد و به علت مشکلات خانوادگی، هم در مغازه و هم در منزل به خیاطی می پرداخت.آن بزرگوار متخلق به اخلاق اسلام و دارای برخوردی متواضعانه با مردم و دارای عشق و علاثه وافری به خاندان عصمت و طهارت(علیهم السلام) بود.روح ایمان و پرهیزکاری از همان دوران کودکی در چهره اش نمایان بود و در تمام مجالس روضه و عزاداری های اهل بیت شرکت می کرد و در ماه محرم با حضور خود در دسته های عزاداری شور و حرارت خاصی به آن ها می بخشید.آن شهید از هیچ کوششی برای یاری مستمندان دریغ نمی کرد.با شروع انقلاب اسلامی به رهبری امام خمینی، آن شهید همگام با سایر مردم انقلابی علیه رژیم شاه مبارزه می کرد و در تظاهرات شرکت می جست و زمانی که کسی جرأت نداشت تا نام امام را ببرد، شهید رحمت الله از مردم برای سلامتی امام، صلوات تقاضا می کرد.برادر شهید رحمت الله روحانی در 12 محرم در سال 1357 در حالی که مزدوران شاه به شهر کاشان حمله کرده بودند، او را در خیابان دروازه فین در حالی که مشغول سد معبر نمودن حرکت آنان بود، مورد اصابت گلوله قرار دادند و آن عزیز نیز به خیل شهدای والامقام انقلاب اسلامی پیوست و در روستای خویش در خاک آرمید.آن شهید وصایایی به خانواده خویش داشته است که همسر بزرگوار شهید در این مورد نمونه های زیر را بیان داشته اند.* آرزو دارم که زنده بمانم و شاهد ورود امام خمینی به ایران باشم و شیرینی پخش کنم و تقاضا دارم که اگر شهید شدم فرزندانماین کار را انجام دهند.* قصد داشتم که یکی از فرزندانم را به حوزه علمیه بفرستم. پس بعد از من، پسر بزرگم مصطفی را به حوزه بفرستید تا درس حوزوی بخواند.* از همسرم تقاضا دارم تا فرزندانم را حسینی تربیت کند.