به كشيشی كه خودسوزی كرد در فلوريدا...
عليرضا قزوه در شعری با عنوان "به كشيشی كه خودسوزی كرد در فلوريدا..." به محكوميت هتك حرمت قرآن كريم در آمريكا پرداخته است. به كشيشی كه خودسوزی كرد در فلوريدا... اگر خدا بخواهد ابرهه میسوزد در فلوريدا و آب میپاشد بر سر آتش حالا از ونكور تا كشمير مردم به خيابان ريختهاند كشيش بی كششی بودی آقای جونز! بدان خيال كه سوزد كتاب در آتش دوباره ابرههای ريخت آب در آتش كشيش بیكششی بودی كه فكر ميكردی آفتاب را میتوان سوزاند و ذرهبين گرفتی تا پشت دست خورشيد را بسوزانی خيال كردی قرآن پاك سوختنیست خيال كردی اگر آفتاب در آتش... كشيش بیكششی بودی كه كبريت كشيدی بر خودت الا برادر شيخ النجد كشيش بیكشش! از كوشش تو و ابليس تو را نصيب چه شد؟ جز عذاب در آتش همراه ريش و ريشه ی تو سبيل خندهدار تو هم سوخت چرا كه: چراغ از آن خدا بود و پف از آن تو، شد دعای سوختگان مستجاب در آتش پيش از تو نيز برادران حاتم طائی رفتند و پاشيدند و دود شدند درون چشمه ی زمزم چه میكنی استاد! بهوش باش نپاشی شراب در آتش كشيش بیكششی هستی رانده از كليسا و مانده از معبد كتاب كفر به كف داری اين نه انجيل است برو به دشمنی اين كتاب در آتش حمالة الحطب شدهای آقای جونز! میبينی چه راحت شاعران سبيل تو را دود میدهند تنها در كتاب ركوردها احمقترين شدی تنها دنيا به تو خنديد و شاعری سرود: نصيب نيست تو را جز همين كه هيمه شوی تو كم ز هيزم خشكی، بخواب در آتش! بخواب آقای جونز! پماد سوختگي فردا از تلآويو خواهد رسيد!
https://tavoosebehesht.ir/node/6584
افزودن دیدگاه جدید