اهداف دفاع فرهنگی از دیدگاه امام خمینی
در اندیشه امام راحل (ره)، فرهنگ از گسترهای عمیق برخوردار است که در حوزه آن، همه رفتارها و نگرشها تعریف میشوند. اگرچه فرهنگ در اصطلاح خود، به مجموعه سنن و آداب و رسوم یک جامعه اطلاق میشود؛ اما در نگرش امام راحل(ره)، فرهنگ اسلامی فراتر از تعاریفی است که تاکنون از سوی دانشمندان و علما بیان شده است. امام(ره) فرهنگ را کارخانه آدمسازی میداند: «فرهنگ یک کارخانه آدمسازی است… فرهنگ سایهای است از نبوت.» ( صحفیة نور، ج ۶، ۲۳۶ـ۲۳۷)بدینترتیب، امام راحل (ره)، با این نگرش عمیق از فرهنگ اسلامی، اهدافی را برای آن ترسیم فرمودند که در نوعِ خود قابل توجه و اهمیت است. یادداشتی از: دکتر اسماعیل منصوری لاریجانیدر اندیشه امام راحل (ره)، فرهنگ از گسترهای عمیق برخوردار است که در حوزه آن، همه رفتارها و نگرشها تعریف میشوند. اگرچه فرهنگ در اصطلاح خود، به مجموعه سنن و آداب و رسوم یک جامعه اطلاق میشود؛ اما در نگرش امام راحل(ره)، فرهنگ اسلامی فراتر از تعاریفی است که تاکنون از سوی دانشمندان و علما بیان شده است. امام(ره) فرهنگ را کارخانه آدمسازی میداند:«فرهنگ یک کارخانه آدمسازی است… فرهنگ سایهای است از نبوت.» ( صحفیة نور، ج ۶، ۲۳۶ـ۲۳۷)بدینترتیب، امام راحل (ره)، با این نگرش عمیق از فرهنگ اسلامی، اهدافی را برای آن ترسیم فرمودند که در نوعِ خود قابل توجه و اهمیت است:۱- تضمین استقلال جامعهامام راحل(ره)، مهمترین راه تضمین استقلال یک ملت و رهایی کامل آن از دام شیطنت دشمنان را، اصلاح و استقلال فرهنگ آن ملت میداند:« قضیة تربیت یک ملت به این است که فرهنگ آن ملت، فرهنگ صحیح باشد.» (صحیفة نور، ج۷، ص۷۴)« ملت عزیز ایران و سایر کشورهای مستضعف جهان، اگر بخواهد از دام شیطنتآمیز قدرتهای بزرگ تا آخر نجات پیدا کنند، چارهای جز اصلاح فرهنگ و استقلال آن ندارند.» (همان، ج ۱۵، ص ۲۶۷)بهطوریکه ملاحظه میشود، تربیت صحیح از نظر امام راحل(ره)، بدون توجه جدی به فرهنگ اسلامی و شناسایی خطر هجوم فرهنگ بیگانه و انحرافات ناشی از آن، امکانپذیر نیست. فلذا تا وقتی که یک ملت ویژگیهای استعمار و فرهنگهای وارداتی را نشناسد، هرگز از دام شیاطین رها نخواهد شد. لذا آنچه که نظام تربیتی صحیح را تضمین میکند و در نهایت راه نفوذ سلطهگران را میبندد، فرهنگ سالم و آدمساز اسلام است.۲- معرفی صحیح احکام اسلامیکی از اهداف مهم در دفاع فرهنگی، ایجاد زمینههای سالم و مساعد به منظور عرضه و معرفی احکام اسلام است تا انسانها در جوامع مختلف بتوانند بدون ابهام و پیرایههای غرضآلود اسلام را بشناسند:«ما موظفیم ابهامی را که نسبتبه اسلام بهوجود آوردند، برطرف سازیم. تا این ابهام را از اذهان نزداییم، هیچ کاری نمیتوانیم انجام بدهیم. ما باید خود و نسل آینده را وادار کنیم و به آنها سفارش کنیم که نسل آتیة خویش را نیز مأمور کنند این ابهامی را که بر اثر تبلیغات سوء چندصدساله نسبتبه اسلام در اذهان حتی بسیاری از تحصیلکردههای ما پیدا شده، رفع کنند… شما باید خودتان را، اسلامتان را، نمونههای رهبری و حکومت اسلامی را، به مردم دنیا معرفی کنید؛ مخصوصاً به گروه دانشگاهی و طبقة تحصیلکرده.» ( ولایت فقیه، ص ۱۱۸ ).باید این واقعیت را پذیرفت که یکی از عوامل گرایش جوانان، بهویژه دانشگاهیان، به فرهنگ بیگانه و افکار انحرافی، بیجوابماندن سؤالات و شبهاتی است که در ذهن آنان ایجاد میشود. امام راحل(ره)، اعتقاد راسخ دارند که اگر احکام اسلام بهطور منطقی و درست عرضه شوند، دانشگاهیان با آغوش باز از آن استقبال خواهند کرد:«دانشجویان چشمشان باز است. شما مطمئن باشید اگر این مکتب را عرضه نمایید و حکومت اسلامی را، چنانکه هست، به دانشگاهها معرفی کنید، دانشجویان از آن استقبال خواهند کرد.» ( ولایت فقیه، ص ۱۱۸)۳- مبارزه تا نفی کامل فرهنگ کفربنا به شواهد مستدل قرآنی و روایی و تجربة تاریخ، تقابل بین فرهنگ کفر و ایمان، امری بدیهی و آشکار است. مسلمانان چه بخواهند و چه نخواهند، در میدان مبارزه حضور دارند و اگر به خود نیایند و ضربه به جبهة کفر وارد نکنند، قهراً باید ضربات پیدرپی جبهة کفر را دریافت کنند و این واقعیتی است که جای هیچ انکار و حتی تردید در آن وجود ندارد. به همین دلیل، امام راحل(ره) معتقد بودند که در عرصة فرهنگ، ما باید به جای قبول ضربه از دشمن، نخستین ضربه را وارد کنیم و از طرفی اعتقاد داشتند که اسلام بهدلیل غنای فرهنگی، سرانجام پیروز میدان است. بهطور کلّی امام راحل(ره) در زمینة فرهنگی عمیقاً به مبانی زیر پایبند بودند:الف: جهان تشنة فرهنگ اسلام استامام راحل(ره) معتقدند که اسلام بهدلیل غنای ذاتی و هماهنگی با فطرت انسانها، مورد توجه همة جوامع بشری است؛ بهعبارت دیگر همگان تشنة اسلام ناب هستند و این احساس نیاز، زمانی مشخصتر ظاهر میشود که حرکتی فراگیر علیه قدرتهای باطل از سوی مسلمانان آغاز شود؛ بهطوریکه فرمودند:«امروز جهان تشنة فرهنگ اسلام ناب محمد(ص) است و مسلمانان در یک تشکیلات بزرگ اسلامی، رونق و زرق و برق کاخهای سفید و سرخ را از بین خواهند برد. جنگ ما، جنگ عقیده است و جغرافیا و مرز نمیشناسد و ما باید در جنگ اعتقادیمان، بسیج بزرگ سربازان اسلام را در جهان بهراه اندازیم.» (صحیفة نور، ج ۲۰، ص ۲۳۵)ب: انتقال تجربه انقلاب اسلامی به جهانامام راحل(ره) با اعتقاد به این که جهان امروز تشنة فرهنگ اسلام است، انتقال تجربة انقلاب اسلامی و شیوة مبارزه با دشمن را برای ملتهای دربند، شکوفههای پیروزی قلمداد کرده و فرمودند:«ما به تمام جهان، تجربههایمان را صادر میکنیم و نتیجة مبارزه و دفاع با ستمگران را، بدون کوچکترین چشمداشتی، به مبارزه راه حق انتقال میدهیم و مسلماً محصول صدور این تجربهها، جز شکوفههای پیروزی و استقلال و پیادهشدن احکام اسلام برای ملتهای دربند نیست. روشنفکران اسلامی همگی با علم و آگاهی باید راه پرفراز و نشیب دگرگونکردن جهان سرمایهداری و کمونیسم را بپیمایند و تمام آزادیخواهان باید با روشنبینی و روشنگری، راه سیلیزدن برگونة ابرقدرتها، و قدرتها خصوصاً آمریکا را بر مردم سیلیخوردة کشورهای مظلوم اسلامی و جهان سوم ترسیم کنند.» (همان، ج۲۰، ص۱۱۸)ج: قدرت برتر اسلامامام راحل(ره) اعتقاد دارند در تقابل کفر و ایمان، قدرت برتر، اسلام است، و در این توانایی هیچ تردیدی به خود راه نمیدهند. به همین دلیل در کمال صراحت و اطمینان فرمودند:«من با اطمینان میگویم اسلام، ابرقدرتها را به خاک مذلت مینشاند. اسلام موانع بزرگ داخل و خارج محدودة خود را یکی پس از دیگری برطرف و سنگرهای کلیدی جهان را فتح خواهد کرد.» (همان، ج۲۰، ص۱۱۸)د: احیای هویت مسلمین و محرومین جهانامام راحل(ره) با علم به توانایی اسلام در ادارة جوامع بشری، احیای هویت اسلامی و سرمایهگذاری در این زمینه را از وظایف جمهوری اسلامی ایران میداند:«من بهصراحت اعلام میکنم که جمهوری اسلامی ایران با تمام وجود، برای احیای هویت اسلامی مسلمانان در سراسر جهان سرمایهگذاری میکند و دلیلی هم ندارد که مسلمانان جهان را به پیروی از اصول تصاحب قدرت در جهان دعوت نکند و جلوی جاهطلبی و فزونطلبی صاحبان قدرت و پول و فریب را نگیرد.»(صحیفة نور، ج ۲۰، ص ۲۳۸)بدینترتیب امامخمینی(ره) در جنگ عقیده، معتقد به مرز جغرافیایی نیست و مبارزه را لازمة عرضه و ظهور اسلام در صحنههای بینالمللی میداند. فلذا یکی از اهداف برائت از مشرکین در مراسم سیاسی عبادی حج را تبلور قدرت متراکم جهان اسلام میداند و به پیروزی اسلام بر فرهنگ کفر و شرک امیدوار است:«ما با اعلام برائت از مشرکین، تصمیم بر آزادی انرژی متراکم جهان اسلام داشته و داریم و به یاری خداوند بزرگ و با دست فرزندان قرآن روزی این کار صورت خواهد گرفت.» (همان، ص ۱۱۸)امام راحل(ره) به هنگام ترسیم اهداف عالی اسلام، آنچه را که وظیفة خود میداند، با صراحت عمل میکند و در این رهگذر به واکنشهای منفی یا تعبیرهای نادرست دشمنان اعتنایی ندارد؛ بهطوریکه فرمودند:«در سیاست خارجی و بینالمللی اسلامیمان بارها اعلام کردهایم که درصدد گسترش نفوذ اسلام در جهان و کمکردن سلطة جهانخواران بوده و هستیم؛ حال اگر نوکران آمریکا، نام این سیاست را توسعهطلبی و تفکر امپراطوری بزرگ میگذارند، از آن باک نداریم و استقبال میکنیم.» (همان، جلد۲۰، ص۲۳۲)ه: عدم سازش با ظالماناز آنجا که هدفگیریهای امام راحل(ره) در همة زمینهها، منبعث از قرآن و سیرة انبیاء و ائمه معصومین(ع) است، لذا ایشان سازشناپذیری با ظلم و ابرقدرتهای فاسد را میراث گرانبهای انبیاء دانسته و میفرماید:«آنهایی که به ما اشکال میکنند که شما چرا سازش نمیکنید با این قدرتهای فاسد، آنها از باب اینکه همه چیز را با چشم مادی ملاحظه میکنند… آنها نمیدانند انبیای خدا چه رویهای داشتند، با ظالم چهطور برخورد میکردند، یا میدانند و خودشان را به کری و کوری میزدند. سازش با ظالم، ظلم بر مظلومین است؛ سازش با ابرقدرتها، ظلم بر بشر است. آنهایی که به ما میگویند سازش کنید یا جاهل هستند یا مزدور.»(صحیفة نور، ج ۱۹، ص ۱۹ـ ۲۰)امام(ره) معتقدندکه مسلمانان و محرومان جهان یا باید سیلی از ابرقدرتها دریافت کنند یا اینکه باید به آنان سیلی بزنند و راه سیلی زدن به ابرقدرتها را نیز به دیگران بیاموزند. بر این اساس، امام راحل(ره) در همینباره فرمودند:«من به تمام دنیا با قاطعیت اعلام میکنم که اگر جهانخواران بخواهند در مقابل دین ما بایستند، ما در مقابل همة دنیای آنان خواهیم ایستاد و تا نابودی تمام آنان، از پای نخواهیم نشست؛ یا همه آزاد میشویم و یا به آزادی بزرگتری( که شهادت است) میرسیم. در هر حال پیروزی و موفقیت با ماست.» (همان، ج۲۰، ص۱۱۸)امام راحل(ره) که همواره عشق به اسلام و شور حماسه و فداکاری در قلب و روح آسمانیاش میجوشید، دربارة خود چنین فرمود:«من خون و جان ناقابل خویش را برای ادای واجب حق و فریضة دفاع از مسلمانان آماده نمودهام و در انتظار فوز عظیم شهادتم. قدرتها و ابرقدرتها و نوکران آنان مطمئن باشند که اگر خمینی یکه و تنها هم بماند، به راه خود که راه مبارزه با کفر و ظلم و شرک و بتپرستی است، ادامه میدهد و به یاری خدا در کنار بسیجیان جهان اسلام، این پابرهنههای مغضوب دیکتاتورها، خواب راحت را از دیدگان جهانخواران و سرسپردگانی که به ستم و ظلم خویشتن اصرار مینمایند، سلب خواهد کرد.» (صحیفة نور، ج۲۰، ص۱۱۳)۴- خودباوری در سایه فرهنگاصولاً خصیصة خودباوری و اعتمادبهنفس، که اساس استقلال کشور را تشکیل میدهد، در حوزة فرهنگ یک جامعه تبلور مییابد. انسان تا خود را باور نکند، هرگز به استعداد و توانمندیهای ذاتی خود اطمینان پیدا نمیکند و بهدلیل عدم اعتماد به خود، جرأت و جسارت دستیازی به کارهای عظیم را ندارد و ادامه زندگی و پیشرفت را، تنها با تکیه بر دیگران میداند. کشورهای استکباری نیز بهمنظور غارت منافع کشورهای جهان سوم، همواره با تبلیغات گستره به آنان القا کردهاند که بدون وابستگی و کمک کشورهای قدرتمند، قادر به ادامة حیات نیستند. درواقع این کشورها روحیة اعتمادبهنفس را از کشورهای عقبنگهداشتهشده گرفته، آنها را مرعوب فرهنگ و تمدن خویش ساختهاند. اگر فرهنگ یک جامعه نتواند هویت ازدسترفته و حس اعتماد و خودباوری را در دل و جان مردم خود بدمد، هیچگاه هیبت و نخوت قدرتهای بزرگ درهم شکسته نخواهد شد و وابستگی و اسارت، همواره میراث ملی و فرهنگی کشورهای ضعیف را بهیغما خواهد برد امام راحل(ره) فرمودند:«فرهنگ، اساس ملّت است؛ اساس ملّیت یک ملت است؛ اساس استقلال یک ملّت است و لهذا آنها کوشش کردهاند که فرهنگ ما را استعماری کنند… با تبلیغات خودشان ماها را ترساندند که از خودمان میترسیدیم؛ به خودمان اعتماد نداشتیم. اگر یک کسی مریض میشد، میگفتیم باید برود خارج؛ درصورتیکه طبیب داشتیم… باید ارتش ما را خارجیها اداره کنند؛ باید نفتمان را خارجیها بیایند اداره کنند… مغزهای ما را شستوشو کردند. اعتمادبهنفس را از بین بردند.» (همان، ج۶، ص۴۰)۵- اصلاح ساختار نظام تربیتییکی از اهداف مهم انقلاب اسلامی در حوزة فرهنگ، اصلاح نظام تربیتی بر اساس مبانی و اصول اعتقادی اسلام است؛ زیرا برنامهریزی در محیط بستة خانواده یا مدرسه، به هر میزان که خوب و مفید باشد، در صورت بروز ناهنجاریهای فرهنگی یا نفوذپذیربودن فرهنگ جامعه در برابر هجوم فساد و ابتذال اخلاقی، از داخل و خارج، همة تلاشهای تربیتی بههدر خواهد رفت. فرهنگ، گسترة همه اعتقادات و نگرشها و رفتار فردی و جمعی افراد یک ملّت است. و به همین دلیل، در جهانکنونی دشمنان برای تهاجم به کشوری، فرهنگ آن کشور را بهترین بستر برای اجرای اهداف خود میدانند و پیش از هر اقدام نظامی در مرزهای جغرافیایی آن کشور، مرزهای فرهنگی آن را مورد یورش قرار میدهند.بدینترتیب، فرهنگ همانند رودخانهای است که آب آن از مجاری مختلف به حوض منازل افراد میرود. اگر آب این رودخانه گلآلود شد، تنها با تصفیه و پالایش آب حوضچههای منازل، مشکل حل نمیشود. باید علّت آلودهشدن آب رودخانه را پیدا کرد و درصدد رفع آن برآمد. هر انسانی دوست دارد که فرزندان جوان و نوجوانش درست تربیت شوند و از لغزشها و خطاهای فاحش بهدور باشند. تحقق این امر تنها به این نیست که در همه حال مراقب فرزندان باشیم؛ که این کار نه ممکن است و نه مفید. باید ریشههای فساد را قطع کرد و راه نفوذ اندیشههای ناصواب و ویرانگر را بست و این مأموریت بزرگ بهعهدة فرهنگ جامعه است که با تقویت مبانی اعتقادی و اخلاقی جوانان سد محکمی در برابر امواج تهاجم دشمن برپا سازد. بنابراین تنها با فراگیرکردن مبانی اعتقادی و ارزشهای اخلاقی در فرهنگ جامعه میتوان سلامت افراد آن، بهویژه جوانان را تضمین کرده و از اسارت انواع وابستگیها رهایشان ساخت. درد امروز جوامع، وابستگی روحی و خودباختگی در برابر بیگانگان است، و تنها دینباوری است که انسان را از وابستگی به غیر خدا و خودباختگی نجات میدهد. امام راحل(ره) در همینباره فرمودند:«ما یک وابستگی روحی پیدا کردیم، این وابستگی روحی از همة چیزها برای ما بدتر است.» (صحیفة نور، ج ۷، ص ۲۵). همچنین ایشان اولین گام در راه احیای فرهنگ، اصلاح نظام تربیتی جامعه و تضمین تحقق برنامههای اسلامی را ریشهکنکردن همة عوامل فساد میداند:«اولین اقدام این است که همة عوامل فساد و مهمتر اینکه همة انگیزههای فساد در زمینههای اجتماعی واقتصادی و سایر زمینهها با کمال جدیّت باید ریشهکن شود.» (همان، ج ۳، ص ۴۷)۶- مقابله با تهاجم فرهنگیملّتها را از تبادل فرهنگی بین یکدیگر، گریزی نیست و هیچ کشوری نمیتواند مرزهای کشورش را به روی ملّتهای دیگر ببندد؛ اما امروزه بهدلیل انحصار وسایل ارتباطات و فنآوری در کشورهای پیشرفته، این روند، به جریانی یکسویه بدل شده است. استکبار جهانی به قصد نابودی هویت ملی و فرهنگی و استقلال کشورهای جهان سوم، بهویژه جهان اسلام، وارد میدان شده است و با در اختیار داشتن ابزارهایی نظیر ماهواره، حملات بیامان خویش را، هر آن توسعة بیشتر میدهد. چارهاندیشی برای دفع این خطر، خصوصاً برای جمهوری اسلامی که در نوک پیکان حملة دشمنان قرار دارد، امری ضروری و حیاتی است. در جوهرة تفکر امامخمینی(ره)، کار اصلی مقابله با تهاجم نیست؛ حملة مستمر و مداوم به همة ارکان وجودی استکبار جهانی، ویژگی اصلی و برجستة این اندیشه است. آن بزرگوار خود در دوران عمر گرانمایهاش چنین عمل کرد و قدرت افسانهای استکبار جهانی را در هم شکست و شجاعانه میفرمود:«دست آمریکا و سایر ابرقدرتها تا مرفق به خون جوانان ما و سایر مردم مظلوم و رزمنده فرو رفته است. ما تا آخرین قطرة خون خویش با آنان شدیداً میجنگیم؛ چرا که ما مرد جنگیم. ما انقلابمان را به تمام جهان صادرمیکنیم؛ چرا که انقلاب ما اسلامی است و تا بانگ لا اله الاّ الله و محمد رسولالله(ص) بر تمام جهان طنین نیفکند، مبارزه هست و تا مبارزه در هر کجای جهان علیه مستکبرین هست، ما هستیم.»(صحیفة نور، ج۱۱، ص۲۲۶). مصلحتگرایی و مماشات، یا نرمش از موضع ضعف، هیچگاه در تفکر فرهنگی امام راحل(ره) جایی پیدا نکرد و ایشان همواره با لحن عتابآمیز و نهیب ملکوتی خویش، زلزله بر کاخهای ستمگران و جهانخواران میافکند:«قدرتها و ابرقدرتها بدانند که ما تا آخرین نفر و تا آخرین منزل و تا آخرین قطرة خون برای اعلای کلمهالله ایستادهایم و بر خلاف میل تمامی آنان، حکومت نه شرقی و نه غربی را در اکثر کشورهای جهان پایهریزی خواهیم نمود.»(همان، ج۲۰، ص۶۱)امام راحل(ره) با اعلام روشن اهداف انقلاب اسلامی و هجوم به دنیای کفر و استکبار، آنان را در لاک خود فرو برد. عدم درک بیانات پیامبرگونة امام راحل(ره) و ندانستن شیوة مقابله با آن، ابرقدرتها را درموضع انفعال و سردرگمی قرار داد؛ بهطوریکه با همة امکانات مادی و تکنولوژی، در برابر حملات فرهنگی امام راحل(ره) ایستادند؛ غافل از اینکه مرز نفوذ پیام الهی امام(ره)، دلهای تشنة حق و عدالت است.استراتژی دفاع فرهنگیراهبردها و شیوههای تحقق اهداف فرهنگی از دیدگاه حضرت امام(ره)، باید بهعنوان یک دستورالعمل مستمر و دائمی بهکار گرفته شود. تعلل در هر زمینهای میتواند بر اهداف فرهنگی جامعه خدشه وارد نماید. از این جهت، هدف فرهنگی منهای راهبرد فرهنگی، قابل تعقیب و دسترسی نخواهد بود. مهمترین راهبردهای فرهنگی از نظر امامخمینی(ره) را میتوان به شرح زیر خلاصه کرد:۱- قطع وابستگی فرهنگیراهبرد فرهنگی، مسأله بسیار مهم و حیاتی در بقا و قوام یک جامعه است؛ بهویژه اگر آن جامعه مبتنی بر ارزشهای دینی شکل گرفته باشد. از این جهت امام راحل(ره)، حفظ اصول و ارزشهای اسلامی را تنها با سیاست فرهنگی مستقل امکانپذیر دانسته، تضمین استقلال در سایر جهات را با وجود وابستگی فرهنگی، نوعی سادهاندیشی دانستهاند:«سادهاندیشی است که گمان شود با وابستگی فرهنگی، استقلال در ابعاد دیگر با یکی از آنها امکانپذیر است.» (صحیفة نور، ج۱۵، ص۱۶۰)۲- دفاع همهجانبه از ارزشهای دینیاز راههای مهم دستیابی به اهداف فرهنگی، پایبندی و دفاع همهجانبة آحاد ملت از ارزشهای الهی و اسلامی است. تعهد و احساس مسؤولیت در این امر، مجال سوء استفاده و توطئهچینی را از دشمنان سلب مینماید. عامل اصلی که دشمنان اسلام و ارزشهای دینی را به جسارت و خیانت دلیر میکند، بیتوجهی مسلمانان به قدرت بالقوة خود و عدم مقابله جدی آنان با دشمنان کمیننشسته اسلام است. از اینرو امام راحل(ره) میفرماید:«مسلمانان باید با همة امکانات و وسایل لازم، به مقابلة جدی در دفاع از ارزشهای الهی و منافع مسلمین برخیزند و صفوف مبارزه و دفاع مقدس خویش را محکم و مستحکم نمایند و به این بیخبران و دلمردگان و پیروان شیاطین، بیش از این مجال حمله را به صفوف عقیده و عزت مسلمانان ندهند.» (همان، ج۲۰، ص۱۲۲)۳- تحول فرهنگیدر اندیشة امام راحل(ره)، هویت و موجودیت واقعی یک جامعه را فرهنگ آن جامعه تشکیل میدهد و انحراف آن، جامعه را اگر چه در ابعاد سیاسی، اقتصادی و صنعتی و نظامی قدرتمند باشد، پوچ و میانتهی میسازد. از این جهت، امام راحل(ره) عزت و قدرت یک ملت را، تنها در سایة تحول فرهنگی آن ملّت میدانستند:«بزرگترین تحولی که باید بشود، در فرهنگ باید بشود، برای اینکه بزرگترین مؤسسهای است که ملت را یا به تباهی میکشد یا به اوج عظمت و قدرت میکشد.» (صحیفة نور، ج۶، ص۲۵۲)۴- حضور مؤثر حوزة علمیه و روحانیتمعمولاً آثار بارز وابستگی فرهنگی در هر کشوری، با مرعوبشدن قشر روشنفکر در برابر تهاجم فرهنگ غرب همراه بوده است که گاه با تمارض یا با اظهار نظرهای غربپسندانه با مهاجمین نیز همنوایی میکردند. ما در انقلاب اسلامی نیز شاهد امواج اندیشههای چپ و راست، اعم از مارکسیسم و لیبرالیسم، بودهایم؛ لکن قشری که همواره خطر تهاجم غرب را جدی گرفته است و بهجای همزبانی، به مقابلة با آن پرداخته، قشر متعهد روحانیت بوده است. از این جهت، امام راحل(ره) برای استحکام مبانی فرهنگی و تربیتی در جامعه، حضور فعال روحانیت و بهرهمندی بهینه از علوم حوزوی را ضروری دانسته، میفرمودند:«اسلام عمیقتر از همه جا و از همة مکتبها، راجعبه امور انسانی و راجعبه امور تربیتی مطلب دارد، که در رأس مسائل است… متخصص لازم است و در این امر باید از حوزههای علمیه متخصص بیاورند.» (همان، ج ۱۵، ص ۲۵۰)۵- توجه به مراکز آموزشی و تبلیغیاهتمام به برنامهریزی صحیح و هدفدار در نظام آموزشی و تبلیغی کشور، نقش اصلی را در تحقق اهداف فرهنگی جامعه ایفا میکند. دشمنان نیز برای نفوذ در این مراکز، بیشتر از جاهای دیگر، تلاش میکنند. از این جهت امام راحل(ره) فرمودند:«و اما در دانشگاه، نقشه آن است که جوانان را از فرهنگ و ادب و ارزشهای خودی منحرف کنند و بهسوی شرق یا غرب بکشانند و دولتمردان را از بین اینان انتخاب و بر سرنوشت کشورها حکومت دهند و بهدست آنها هر چه میخواهند، انجام دهند.»(همان، ج ۲۱، ص ۱۸۵)بنابراین با ایجاد زمینههای مناسب سیاسی و اجتماعی هر چه بیشتر برای دانشجویان عزیز، باید درک و شناخت آنان را نسبتبه شگردهای دشمنان انقلاب اسلامی ارتقاء داد، تا با عناصر فاسد و مروّجین فرهنگ بیگانه در محیط دانشگاه مبارزه کنند.امام راحل(ره) ریشة توطئه و نقشه دشمنان را از دبستان تا دانشگاه دانسته و هدف عمدة آنان را، ایجاد بدبینی نسبتبه اسلام و روحانیت ترسیم فرمودند:«در گذشته از یک طرف از دبستانها تا دانشگاهها کوشش شد که معلّمان و دبیران و رؤسای دانشگاهها از بین غربزدگان یا شرقزدگان و منحرفان از اسلام و سایر ادیان انتخاب و به کار گماشته شوند و متعهد مؤمن در اقلیت قرار گیرند که قشر مؤثر را که در آتیه حکومت را بهدست میگیرند، از کودکی تا نوجوانی و جوانی طوری تربیت کنند که از ادیان مطلقاً و اسلام بهخصوص و از وابستگان به ادیان، خصوصاً روحانیون و مبلّغان متنفر باشند.» (صحیفة نور، ج ۲۱،ص۱۸۲)بر این اساس، تبلیغ و تعلیم برای جوانان و تلاش برای سلامت محیطهای آموزشی و فرهنگی، هویتی ملی و شرعی پیدا میکند. چنانچه امام راحل(ره) فرمودند:«الآن حجت بر ما بیشتر است و اهمیت تبلیغات هم زیادتر. نتیجه اینکه تبلیغ یک حرفه نیست؛ منبع درآمد نیست. مراسمهای بیروح و بیمحتوا نیست؛ یک وظیفة الهی است.» (همان، ج ۲۱، ص ۱۷۵)همچنین امام راحل (ره) برای وسایل ارتباطجمعی، بهویژه رادیو و تلویزیون نقش تبلیغی مؤثری قائل بودند:«میتواند این دستگاه با اندک انحرافی، میلیونها مردم را منحرف کند و با اندک اشتباهی، مردم را به اشتباه بیندازد… دستگاهی است که با صحت آن، بسیاری از مردم در داخل و خارج صحیح میشوند و با فساد آن، فاسد میشوند.» (همان، ج۱۸، ص۲۴۲)۶- مشارکت فعال زنانزنان از ارکان مهم نظام سیاسی و فرهنگی جامعه بهشمار میآیند. نگرش امام راحل(ره) به زن و نقش او در عرصههای مختلف سیاسی و اجتماعی از شگفتیهای روزگار ماست. امام(ره) در عظمت مقام زن فرمودند:«زن نقش بزرگی در اجتماع دارد. زن مظهر تحقق آمال بشر است. زن پرورشده زنان و مردان ارجمند است. از دامن زن، مرد به معراج میرود. دامن زن، محل تربیت بزرگزنان و بزرگمردان است.» (صحیفة نور، ج۶، ص۱۹۴).البته زنان شجاع و متعهد ایران اسلامی با مشارکت فعال و غرورآفرین خود در صحنههای پیروزی انقلاب اسلامی و هشت سال دفاع مقدس، شایستگیها و قابلیتهای خود را نشان دادهاند، و امام راحل (ره) با علم به فداکاریها و خدمات بیشائبه زنان مؤمن و متعهد، تعریفی در خور شأن و منزلت آنان ارائه فرمودند:«ثمرات ارزشمند حضور زنان ایران اسلامی در همة عرصهها، از صفحات خواندنی تاریخ انقلاب اسلامی است که آیندگان در مورد آن قضاوت خواهند کرد.»۷- توجه به جوانان و مشکلات آنانتوجه مستمر به نیازهای جوانان و فراهمکردن زمنیههای لازم برای رشد و تعالی آنان، همواره مورد توجه امام راحل (ره) بوده است. امام راحل(ره) بین مشکلات اقتصادی جوانان و حفظ دین، رابطة مستقیم برقرار مینمایند:«این جوان… فردا که فارغالتحصیل میشود، سرگردان است. اگر معاشش فراهم نشود، نمیتواند دین خود را حفظ کند.» (همان، ج۱، ص۶۵)بدینترتیب، بهترین راه برای حفظ جوانان و هدایت استعدادها و توانمندیهای آنان در مسیر اعتلای اهداف فرهنگی و سیاسی جامعه، درک درست و منطقی جوان، آشنایی کامل به نیازهای او و سپس برنامهریزی بر اساس این دو عنصر است که میتواند جوانان ما را از مضرات و تأثیرات تهاجم فرهنگی حفظ کند و نیروی خلاق و کارآمد آنها را به استخدام جامعه و اهداف ملی و دینی آن درآورد.آنچه به عنوان فرهنگ بسیجی امروز در جامعة ما موضوعیت پیدا کرده، بهترین راه نجات و هدایت جوانان است که باید با همت و پشتکار مسؤولان و دولتمردان به اجرا درآید.۸- مبارزه با رفاهطلبیمأموریت فرهنگ هر جامعه، تقویت عوامل مؤثر در دفاع همهجانبه است و آنچه آفت بزرگ عوامل دفاع در همة زمینهها بهحساب میآید، گرایش جامعه به رفاهطلبی و دنیاگرایی است. از این جهت، فرهنگ یک جامعه در تقابل دائمی با این رویکرد خطرناک است. امام راحل(ره) با عنایت به این مطلب، مبارزه را با رفاهطلبی قابل جمع نمیداند و گسترش چنین اندیشهای را مغایر استقلال، آزادی و اهداف الهی حکومت اسلامی میداند:«ملت عزیز ما که مبارزان حقیقی و راستین ارزشهای اسلامی هستند، بهخوبی دریافتهاند که مبارزه با رفاهطلبی سازگار نیست و آنها که تصور میکنند مبارزه در راه استقلال و آزادی مستضعفین و محرومان جهان، با سرمایهداری و رفاهطلبی منافات ندارد، با الفبای مبارزه بیگانهاند و آنهایی هم که تصور میکنند سرمایهداران و مرفهان بیدرد، با نصیحت و پند و اندرز متنبه میشوند و به مبارزان راه آزادی پیوسته و یا به آنان کمک میکنند، آب در هاون میکوبند. بحث مبارزه و رفاه، بحث قیام و راحتطلبی، بحث دنیاخواهی و آخرتجویی، دو مقولهای است که هرگز با هم جمع نمیشوند و تنها آنهایی تا آخر با ما هستند که درد فقر و محرومیت و استضعاف را چشیده باشند. فقرا و متدینین بیبضاعت، گردانندگان و برپادارندگان واقعی انقلابها هستند.» (صحیفة نور، ج ۲۰، ص ۲۳۵).تحلیل محتوای این فراز از بیانات گهربار امام راحل (ره)، به قدری عمیق و پرجاذبه است که از جهتی میتوان آن را عصارة راهبرد و مخلّص سیاست دفاعی معظمله و منشور حفظ ارزشها و دستاوردهای هشت سال دفاع مقدس بهشمار آورد که بیشک عدول از این شیوه پیامدهای مرگباری را بهدنبال خواهد داشت. اگر به جای تقویت انگیزههای دفاعی جامعه، به رفاه و دنیاخواهی رو آوریم یا به جای حمایت از محرومین، ناخواسته سرمایهداران را تقویت کنیم، آن روز نهتنها از خط مبارزه عدول کردهایم، بلکه باید شاهد مرگ تدریجی ارزشهای انقلاب اسلامی و دفاع مقدس نیز باشیم؛ چنانچه امام راحل (ره) فرمودند: « خدا نیاورد آن روزی را که سیاست ما و سیاست مسؤولین کشور ما، پشتکردن به دفاع از محرومین و رو آوردن به حمایت از سرمایهدارها گردد و اغنیا و ثروتمندان از اعتبار و عنایت بیشتری برخوردار شوند.»( صحیفة نور، ج ۲۰، ص۱۲۹)مروری کوتاه در تاریخ صدر اسلام و بررسی سیر حوادث، پس از عروج ملکوتی رسول اکرم(ص)، گواه این واقعیت است که آفت بزرگ اسلام و جامعة اسلامی، توسعة فرهنگ رفاهطلبی و تکاثر بوده است. بسیاری از بزرگان قوم با سوء استفاده از موقعیتها، کاسبمَنِشی و حرامخواری، به زراندوزان و ملاّکان بزرگ مبدّل گشتند و آنچنان فرهنگ جامعه را تحت تأثیر قرار دادند که ملاک ارزش در همه جا دینار و زر سرخ بوده است؛ بهگونهای که حتی فریاد مظلومانة مولای متقیان علی(ع) و دفاع وی از عدالت و زهد اسلامی نیز نتوانست مانع تهاجم فرهنگ تکاثر و ثروتاندوزی شود. امام راحل(ره) باعنایت به این پیشینة تاریخی و با صراحت تمام، رفاهطلبی را بهسان عدول از خط حمایت از محرومان و تبدیل جامعه به میدان عیش و نوش ثروتاندوزان و نشانة شکاف عمیق در خط مبارزه و دفاع از ارزشهای اسلامی معرفی میکرد.منبع: سوره مهر
https://tavoosebehesht.ir/node/6540
افزودن دیدگاه جدید